بارها پشت نگاه ، بارها می خواندمت
رو به دیوار سیاه ، زارها می گفتمت
تو کجایی من شدم دیونتم
تو امینی من شدم مهمونتم
دل من را نشکنی،اشک من گناه داره
درب آن گر بزنی،ببین صد قصه داره
عزیزم چه ناله ها یی کشیدم
عزیزم چه غم هایی که ندیدم
سالها تو گشته ای در باغ دل
غنچه ها تو کُشته ای در خاک و گل
همینم که می بینی،رو بند زخمام نشینی
چه عجب پس دل تو غم نداره
چه عجب این گل تو خار نداره
بیا بنشین کنارم،گل عشقت بکارم
تا نگویی بی وفا رفتی و باز هم نبودی
که چرا از کوی ما سر نزدی گم نبودی
گشته ام با درد و غم،پشت درهای تنم
هر کجا پرسیده ام،نامی از تو ندارم
مانده ام غریبه ام در این دیار
مانده ام اسیر غم در این مزار
چه کنم از عشق تو،سوختم از درد تو
آه سوزان کشیدم،از نفس دم بریدم
توکه دلبند منی، تو که زندان منی
من اسیر جانتم ،آتشم در زارتم
دور شد عشق تبم از داد تو
گور شد آن خاطرات مست تو
دیگه فایده نداره،چشم به راهم نکنی
دیگه عشقم تمومه ،درب قلبم نزنی
تو برو با غنچه های خشک. در گلدان غم
در کنار باغ عشقم دور شو از دیدنم
مهر و و فا همین است،درد جفا چنین است
ستاره ام گم شده ،از کوی تو رد شده
دریای پر موج دلم یخ نزده از فراق
گویا که آسمان غمش نخ بریده از نفاق
برو سایه ات ببین،رو به اشک این زمین
بی وفایی گفته ام،بارها من خونده ام
نمی خوام دل بنهم در عشق یار
نمی خوام جان بکنم از سنگ و خار
دل که آزرده شده از بند مو
برو هر جا دوست داری بی منی تو
من دگه خسته شدم،من دیگه فتنه شدم
می روم از این دیار،کفنم بر روی بار
تا که پوشیدم و در قبرم نهید
خاک پاک روی قبرم ناپدید
استخوانم گم شده،اسم من پاک شده
دلت آمد اینچنین،کُشته ای این نازنین
صد مبارک ماندنت در این جهان
صد عذابی می کشی در این زمان
هی نگو جاسم فدای من شده
هی نگو گم گشته راه زر شده
ماندنت عار وبلا،در مزارت غم نوا
گل نکار در عشق یاد،بوسه هات رفته به باد
برو گریه را زباران یاد گیر
اشک ریز گوشه ی دیوار گیر
(بعد ما عندی عتب ،بعد ما احچی ابنسب
روح واترکنی وحید، نذل مثلک مارید
والله شلیت الگلب باخر عذاب
انته کتلیت العشگ حبک سراب)
معنی:
هر گز بهانه ای نیست،دیگرهم ماندنم چیست
برو تنهایم بذار،مثل تو بی دل نبار
به خدا دل کاشتی با درد و تاب
تو محبت کشُته ای عشقت سراب
تقدیم به استاد ترانه ها سمیرا رحمانی
جاسم ثعلبی/ اهواز/ کنار رود کارون 08/10/1390
:: برچسبها:
ترانه ی دیونتم ,
:: بازدید از این مطلب : 1881
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0